دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
*آشنایی با طبقه بندی مواد اعتیاد آور به همراه نحوه استعمال*
مقدمه :
در بررسی تاریخ ، بشری را نمی توان یافت که با مسائل مربوط به مواد مخدر دست به گریبان نبوده و شاید بتوان گفت مواد مخدر همزاد با بشر در این جهان یافت شده و تا زمانی که انسان در این عرصه وجود دارد آن نیز پا بر جاست . مسائل مربوط به مواد مخدر تازگی نداشته و اثرات آن نیز همواره در سرنوشت ملتهاو اقوام قابل جستجو است . در کتب تاریخی ایران و حتی در کتاب قانون ابن سینا از اثرات این مواد نامبرده شده است . اما بیشتر گزارشات در مورد مواد مخدر مربوط به زمان صفویه و سپس قاجاریه تا عصر کنونی است همراه با فراز و نشیبهای این دوران که اشاعه مصرف مواد افیونی مورد توجه بوده است قوانین یکصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نیز یافت می شود.
در زمان ما مسئله مواد مخدر شکل مخاطره آمیز وکاملا پیچیده ای به خود گرفته و در عین حال گسترش جهانی یافته است . اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی واگیردر همچون ایدز – هپاتیت – سل – عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرمهای مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت و سرقت ، فقر و تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان مادی کشورها را بدنبال داشته است .
تعاریف اعتیاد:
اعتیاد یعنی خو گرفتن و وابسته شدن جسمی ، روانی و عصبی فرد به مواد مخدر که ترک یا فرار از آن نا ممکن و یا بسیار مشکل است .
اعتیاد یعنی مصرف نا بجا و مکرر مواد مخدر که باعث وابستگی به آنها می شود . این وابستگی بدنی و روانی است ، ترک مصرف مواد افیونی مشکلات و محرومیت های بدنی و روانی را در پی خواهد داشت .
اعتیاد عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می نماید .
اعتیاد یک بیماری روانی ، اجتماعی ، اقتصادی که بر اثر فعال و انفعالات تدریجی بین بدن انسان و مواد شیمیایی تحت یک سلسله شرایط و اوضاع احوال خاص روانی ، اقتصادی ، اجتماعی و سنتی به وجود آید .
از نظر فارماکولوژی اعتیاد عبارتست از حالت مقاومت اکتسابی که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حاصل می شود به قسمی که استعمال مکرر دارو موجب کاسته شدن اثرات تدریجی می گردد پس از مدتی شخص می تواندمقادیر سمی دارو را در بدن بدون ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت بروز می کند .
از نظر سازمان جهانی بهداشت اعتیاد داروئی حالتی است که در اثر مصرف دوره ای یا مداوم یک ماده شیمیایی ( طبیعی یا مصنوعی ) که برای انسان یا جامعه مضر باشد ایجاد می گردد و ویژگی های آن به قرار زیر است :
1- اشتیاق یا نیاز اجباری به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاری اجباری برای پیدا کردن آن به هر وسیله .
تمایل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان
پیدا شدن وابستگی های جسمی و روانی بر اثر استفاده از آن ماده .
وابستگی به مواد (Substance dependence) :
امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی نام برده می شود ، هر چند که میان مردم این بیماری به ((اعتیاد )) و خود بیمار به عنوان))معتاد)) شناخته شده است . بر اساس آخرین جمع بندیهای عملی که در دهه هشتاد انجام گرفت))وابستگی(( یک نشانگان بالینی است که در پی مصرف مواد علائمی در حالات رفتاری ، شناختی و فیزیولوژیکی فرد مصرف کننده ظاهر می گردد میزان وابستگی کمی است و به درجات مختلفی می تواند وجود داشته باشد . شدت وابستگی با رفتارها متعاقب مصرف مواد ، سنجیده می شود . بیمار وابسته به مواد علیرغم تحربه مشکلات متعدد ناشی از مصرف مواد ، قادر مصرف به قطع مصرف آن نیست و به طور اجباری و وسواس گونه به مصرف آن ادامه میدهد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
*ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی*
ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی:
همبستگی میان سخنرانی های گوتینگن (ایده پدیده شناسی و دیگر آثار هوسرل)
هر چند که بسیاری از مطالب اساسی پدیدارشناسی بطور مفصل در بخش دوم آمده است،در اینجا بیشتر به سخنرانی هایی که در سال 1907 در گوتینگن انجام شد تاکید می شود زیرا این سخنرانی ها که بعدا تحت عنوان کتاب ایده پدیده شناسی به چاپ رسید[1] رشته افکاری را بدست میدهد که در تمام آثار بعدی او بسط وتوسعه وگسترش یافتند. هرچند که نوع آوری های او را نمی توان نادیده گرفت اما آنها هیچکدام به معنی نقض آشکار یا ضمنی این سخنرانی نمی باشد بلکه در گسترش و تعمیق آنها است.موهانتی در کتاب توسعه اندیشه هوسرل [2] برخلاف اینگاردن [3] تاکید بر وحدت اندیشه های هوسرل در دوره گوتینگن و دورهای بعدی آن دارد. به عقید اوگر چه در دوره فرایبورگ مضامین جدیدی در اندیشه های هوسرل ظهور میکند اما با نوآوری رادیکالی که اندیشه های قبلی اورا نفی کند روبرو نیستیم بلکه ریشه های همه آنها به دورهای گذشته بر می گردد.حتی ایده زیست-جهان کشفی بسیار تازه نبود زیرا و در نوشته های اولیه او درباره مکان وهندسه اشاره به این دارد که حقیقت علمی نتیجه و سیر مثالی شدن حقیقت ماقبل علمی است. همچنین ارجاع به تاریخ را در سمینار سال 1898 مورد اشاره قرار میدهد و همینطور اتکاء تجربه های منطقی به تجربه های ما قبل منطقی به سالهای 1891 بر می گردد. به عقیده او این مضامین در دورهایی به پشت صحنه رفته و در دورهای دیگر ظاهر شده اند: هربرت اشپینگلر[4] اینچنین اظهار نظر میکند هر چند که هوسرل در صدد ایجاد فلسفه ای سیستماتیک به سیاق قبل ازخویشتن نکوشید امادرجهت فلسفه ای که در حل مسائل بنیادی و بنیاد سازی است کوشش کرد بطوریکه فلسفه آن او را می توان جستجوی معکوس برای دست یافتن به شالودهای استوار دانست.
بهرصورت این سخنرانی نشان داد که او گام جدیدی نسبت به آنچه را که در کتاب پژوهشهای منطقی دنبال کرده بود آغاز کرده است. نو وجدید نه تنها از این نظر که اونقد شناخت را بطور جدی احساس کرده بود بلکه از این نظر که به نقد شناخت از زاویه کاملا نو وجدیدی،نسبت اندیشه های فلسفی و گذشته، می پرداخت. او برای اولین بار عمل فکر کردن وپدیده وشناخت را یکی گرفت وسعی کرد با بررسی مستقیم ومشاهده خود پدیده جهات بسیار گوناگون وفراگیر عمل فکر کردن را توصیف کند.
بطور خلاصه برخی از نکاتی را که قبلا تحت عنوان ریشه های اصالت روان شناسی آمد مجددا از سر می گذارنیم.
گفته شد دکارت ذهن را حوزه ای خودبسته بشمار آورد. از اینرو همه رویدادهای روانی که در آن جریان دارند در فضای بسته آن محدود می گردند. لذا یکی از مشکلات اساسی دکارت این بود که چگونه ذهن می تواند معرفت صحیحی از جهان خارج داشته باشد. بهر صورت جان لاک نه تنها نتوانست در حل این مشکل گامی بردارد بلکه با تحلیل های امپریستی سبب شد که براکلی با صراحت اعلام نماید امکان ندارد.یک محتوای ذهنی را با چیزی که خودش بنا به فرض هرگز داده نشده است مطابقت کنیم. بعد از او هیوم سعی کرد با تداوم مسیری که براکلی بنیاد گذاشته بود همه اشکال معرفت را به شکل امپریستی توضیح دهد. هیوم تمام اشکال معرفت را براساس روابط ایده ها و جریانهای روانی در داخل ذهن توضیح داد.به اضافه طرفداران روان شناسی توصیفی گرچه منتقد اندیشه های هیوم بودند اما آنها جهان خارج از ذهن را موضوعی غیریقینی، مبهم مشکوک بحساب آوردند. هوسرل در تداوم اندیشه های روان شناسی تجربه گرا وتوصیفی اصل بازنمایی ایدها از چیزهای فراذهنی را مردود به حساب می آورد.
[1] -این کتاب به انگلیسی ترجمه شده وسپس توسط آقای عبدالکریم رشیدیان به فارسی برگرد نداده شده است این کتاب با ایده ها ... II,I در تنظیم این فصل بیشتر مورد توجه بودند.
-j.N.Mohanty ,the Development of Husserl's Thoyht ,pp.63.64[2]
-Herbert spiegelberg,The phonomenologyical movement ,the Hagu , Nijhoff,1976[4]
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |
*آسیب شناسی و اهمیت آن*
استفاده ازاین واژه به خاطراین است که همانندیهای بین پیکره جامعه ازنظردانشمندان وانشهای اجتماعی وپیکره انسان دردانشهای زیستی وجوددارد.به طوریکه نخستین واحددرجسم انسان سلول است .مجموعه سلولهای یک بافت رابه وجودمی آورد .مانندبافت روده ،معده ،مخاط بینی .
مجموعه ازبافتها اندام رابوجودمی آورندماننداندام :بینایی وغیره .ومجموعه اندام دستگاه رابه وجودمی آورد مانند: دستگاه گوارش ،گردش خون ،دفع ادرارومجموعه چنددستگاه روی هم اورگانسیم موجودزنده یاانسان راسبب می شود.
پس هرانسان ازمجموعه دستگاههای :عصبی ،تنفسی ،گردش خون ،گوارشی ودفع ادرارتشکیل شده است .همین وضعیت درموردجامعه نیزقابل بحث می باشد .به طوریکه سلول درجامعه یک فردمی باشدویک اورگانسیم انسانی کل جامعه می باشد.بافت گروه می باشدودستگاه طبقه اجتماعی .حال همچنان که یک تک سلول دربدن ماشروع به رشدیاتکثیرناموزون بیرون ازقاعده کنداصطلاحاَآن بافت سرطانی شده است .اگرآن سلول رادرمان نکنیم بایستی در انتظارسرطانی شدن کل وجودیک انسان باشیم .به همین ترتیب انتظارمرگ آن فردراداشته باشیم .
درجامعه نیزاگرافرادناراضی مشکل دارناگام ویامحروم پدیدآیندوآنان احساس منفی نسبت به اجتماع خودپیداکنند و تعدادآنهاافزایش یابدآنان بارفتارهای خلافکارانه وضداجتماعی سلامت کل جامعه رانیزبه خطرمی اندازد.بنابراین آسیب شناسی اجتماعی مانندآسیب شناسی وروانشناسی زیستی براین باوراست که پیشگیری ازدرمان آسانتر،ارزانتر وکارآمدترمی باشد.وهمینطورپیشگیری ازپشیمانی بهتراست .وآنگاه کاری منطقی ونتیجه بخش خواهیم داشت که به این پاسخ رسیده باشیم که :چه بکنیم تا مشکلی پدیدنیاید؟به طوریکه درروانشناسی زیستی برای نمونه می گویندکه زیرآفتاب مستقیم زیادقرارنگیرید.خوراکیهای سوخته ،ته دیک سوخته سیب زمینی سوخته رانخوریدمواد شیمیایی راکه به غذاهای کنسروی اضافه می کنندازآنهایی که می توانندسرطان زاباشندازخوردن آنهاپرهیزکنید سیگارنکشید.دربرابرپرتوهای ایکس (x)بیش ازچهاربارقرارنگیریدمانندعکس برداری .تااینجا پیشگیری می باشد یک مرحله بعدازآن چکاپهای شش ماهه ویک ساله است .مثلاَازآنجایی که روی چهل وپنج سال احتمال سرطان پرستات درآقایان زیادمی باشدبه جاست که هرمردچهل وپنج ساله ،سالی یک بارپرستاتش راموردمعاینه قراردهدوهمینطورمیزان اسیدفسقات یا(P,G,A)رااندازه گیری کندتاروشن شودکه دفع پرستات اونگران کننده است یاخیروازآنهایی که خانمها درمعرض سرطان واژون هستندیادرمعرض دستگاه زنانگی می باشندخوبست که سالی یک بارآزمایش پاپ اسمیرراانجام دهندویامعاینه شوندواگرخدایی ناکرده وضعیت نگران کننده ای دربخش پرستاپ درآقایان ودربخش رحم ،پستان ،واژن خانمهاباشندیعنی ملکنتی (یعنی سرطان )تشخیص داده شودحتماَباخارج کردن رحم درخانمهاویابیرون آوردن پرستات درآقایان متاقازتادچارسازی همه سلولهابه ملکنتی یاسرطان پیشگیری کنیم .
پیش ازمتاتازشیمی درمانی انجام می گیردکه درصورت عدم موفقیت ممکن است که فردبمیرد.به همین ترتیب یک جامعه نیزمی تواندمانندفیزیولوژی یک انسان که به کام مرگ می رودسقوط کرده نابودشده واز بین برودبنابراین همچنان که برای پیشگیری ازمرگ های نابهنگام می توان باتوجه به مشاهده های ژنتیکی پیش ازازدواج وتوجه به عوامل دوران بارداری وتغذیه ،بهداشت جسمی نیرومنددرمقابل بیماری داشت .بابرنامه ریزی درزیست اجتماعی تقسیم نسبی عادلانه دارایی ها،توزیع منصفانه وبرنامه ریزی برای متولدین بعدی وپیش بینی کادرمسکن ،بهداشت وغیره برای آنان ازپیدایش افرادضداجتماعی قانون گریز،قانون بسته (زندان )وکسانی که شیشه اتومبیل می شکنند وغیره جلوگیری کرد.
حال که می توانند به جامعه خسارت جبران ناپذیری واردکنندپیشگیری کنیم .
هدفهای آسیب شناسی اجتماعی :
1ـشناسایی آسیب های اجتماعی وعوامل ایجادکننده آن :گفتنی است که ماناهنگامی که ازعلل وریشه هرمشکلی بی خبرباشیم درمان ،برطرف سازی وبهبودبخشیدن به آن حدوداَناممکن می باشد .پس بنابراین به جاخواهد بودکه مابرای ریشه یابی علل طلاق ابتدابه دلایل ازدواجهای نادرست ودسته پایین .زیراازنظراستاددرس طلاق پایان زندگی نیست ولی طلاق می تواندپایان یک ازدواج نادرست باشد.
2ـپیشگیری :به طوری که برای پیشگیری ازپیدایش وگسترش بزهکاران تنهایک راه وجوددارد.اصلاح ساختارخانوادگی محیط زیست همگانی دربخش خانواده بایدموردآموزش قرارگیرد.بهسازی ایرادهای ازدواجهابرطرف شودوبه خانواده ها این پیامهادرآغاززندگی بایستی انتقال پیداکند:«1ـآنگاه خانواده ای مجازبه بچه دارشدن است که به طورنسبی اطمینان داشته باشدکه فرزندشان آنگاه بایدبه دنیابیاید که دست کم ازخودشان خوشبخت ترباشد.بنابراین خانواده هابایدبدانندکارکردامروزه آنهاخوشبختی وبدبختی آینده فرزندان آنهاسبب گشته وآینده فرزندان آنهاخوشبختی وبدبختی خودآنهاراسبب می شود.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*افسردگی و راه های مقابله با آن*
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
در زندگی هر فردی فراز و نشیبهایی وجود دارد. این فراز ونشیبها تا وقتی که
بیش ازاندازه نباشند موجب می شوند زندگی ما جالب وچالش انگیز شود. امازمانی
که به طوراستثتایی احساس افسردگی و غمگینی می کنید یا زمانی که برای یگ
دو ره طولانی بی حوصله و گرفته هستید ، لازم است وضعیت را ارزیابی کنید و به دنبال پاسخهای مقایسه ای باشید.
علایم افسردگی
انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) اظهار می دارد که ممکن است افراد دچارافسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه کنند. $ تغییر اشتها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند و یا پر اشتها میشوند
$ بی خوابی یا خواب بیش از معمول و کاهش انرژی
$احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد وکاهش توانایی تفکر یا تمرکز
$افکار تکراری در باره مرگ ، افکار خود کشی
عوامل زیر بنایی افسردگی
تعدادی از پژوهشگران وجوه مشترک افرادی را که به احتمال زیاد افسرده
می شوند شناسایی کرده اند.و معتقدند افرادی که از افسردگی رنج می برند
سبک های زیر به صورت عادت در می آیند .آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ
سلامتی خودشان از این سبک ها دست بردارند .
وابستگی غیرواقع بینانه به دیگران: افراد افسرده عزت نفس خود را به تایید دیگران می دانند.
برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی: افراد مستعد افسردگی بیشتر
درونگرا و منزوی هستند. آ نها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده
استنفاده نمی کنند.
یک تمرکزبر خود افسرده ساز:افراد افسرده ساز ذهن خود را با مسایل
منفی مشغول می کنند وهرگز راهبردهای مقابله ای خود را تحقق نمی بخشند.
آسیب پذیری کمال گرایانه: افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند وچون
کامل نیستندخودشان را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.
-کنترل بیرونی: افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از
کنترل آنهاست.
تغبییر دادن موقعیت
مهمترین اصل در مورد تغییر دادن یک موقعیت ناخوشایند واقع بینی است .شما
باید این حقیقت را بپذیرید که بسیاری از رویدادهای زندگی که منجر به احساس
افسردگی شما می شوند خارج از کنترل شما هستند. بنابر این سا زگارانه نیست که
خودتان را با این گونه افکار غیر واقع بینانه ناراحت کنید.
((چرا باید این اتفاق می افتاد.))
((کاش طور دیگری عمل می کردم.))
((این منصفانه نیست.))
((کاش شانس دیگری داشتم.))
افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند ، زیرا بسیاری از موقعیت ها را
ناخوشایند در نظر می گیرند.(رودولت وذون، 1989) . وقتی رویداد ناخوشایندی
درزندگی خارج ا زکنترلتان است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید وانرژیتان
را متمرکز بر ارزیابیها و پاسخهای مقابله ای خود کنید. خود خوری کردن در باره
رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد . رینولد نایبر در ((نیایش
آرامش )) خود این اولین مهارت مقابله ای را این طور جمع بندی می کند
((خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزها یی را که نمی توانیم تغییر دهیم با آرامش بپذیریم.شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند تغییرشان بدهیم،وخرد عطا کن تابین این دو تمایز قایل شویم)).
مهارت مقابله ای1-پذیرفتن موقعیتهای ناخوشایند زمانی که خارج ازکنترل
شماست.ازجمله رویدادهای زندگی که گاهی می توانید برروی آنها تاثیربگذارید،
رویدادهایی هستند که به روابط بین فردی مربوط می شوند. اگر به دلیل آنکه کسی
با شما درست برخورد نکرده ،یا نیازهای شما را برآورده نکرده ، احساس ناراحتی
می کنید، می توانید از طریق مذاکره و گفتگو ، یا از طریق استفاده از مهارتهای
اجتماعی موقعیت را تغییر دهید. زمانی که افراد دیگر نیازهای ما را بر آورده
نمی کنند ،واکنش طبیعی ما نسبت به این برخورد گوشه گیر شدن ،عصبانی شدن وآویزان شدن لب ولوچه است. مفهوم پاسخ دهنده بودن یعنی اینکه وقتی شما چیزی
را از دیگران می خواهید غالبا باید اول خودتان آن را به دیگران بدهید.
وقتی تقاضایی دارید به جای انجام کارهایی که حاکی از جلب توجه دیگران از
طریق ایجاد احساس گناه در آنهاست ، بهتر است مستقیما وبا جرات تمام تقاضای خود رامطرح کنید. واقعیت این است که در خواست چیزی و سپس محروم شدن
از آن ناخوشایند نیست . با این حال صریح و رورا ست باشید حد اقل دیگران از
موضع شما مطلع می شوند. حتی اگر آنها چیزی را از شما دریغ کنند باز هم
می توانید از طریق ارزیابی های انطباقی و استفاده ازمهارتهای مقابله ای زندگی
خودتان را کنترل کنید.اگر شما می خواهید با شما خوب رفتار کنند شما هم باید با دیگران خوب رفتار کنید.
یک مهارت ارزشمند گوش دادن به خود واقعی خویش است . یاد بگیرید ارزیابیهای
اولیه غلطی را که موجب ناراحتی شمامی شوند زیر سؤال ببریدو اصلاحشان کنید.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 95 |
*تحقیق درباره افسردگی*
مقدمه :
براساس تحقیقات انجام شده فرد افسرده خودرا بازمانده بی کفایتی می بیند که باید حکم تقدیر ناکامی محرومیت وذلت وشکست را بپذیرد در این نتیجه که تفاوت آشکاری میان ارزیابی شخص انتظارات وامیال انسان افسرده وموقیتهای واقعی اش که گاه حیرت انگیز هم هست وجود دارد معلوم شد که افسردگی حاصل اختلال فکری است فرد افسرده درباره خود ومحیط و آینده اش برداشتی منفی وشخص دارد . ذهنیت بدبینی بر روحیه انگیزه ورابطه اش با دیگران اثر گذاشته اسباب افسردگی وتک در خاطر او را فراهم می کند با توجه به انبوه اطلاعات پژوهشی وبا لینی که مردم می توانند با استفاده از چند روش به نسبت ساده برنوسانات روحی وخفت طلبی خود غالب شوند انسان افسرده ونگران باطرز تلقی وغیر منطقی با مسایل برخورد می کند و به ذلت می رسد .
افسردگی تقدیر ناچاری انسان نیست با مطالعه کتاب افسردگی می توان سبب احساس افسردگی را یافت ودر اسرع وقت از شر آن خلاص شد برای این کار به کمی صرف وقت احتیاج هست تا مانند ورزشکاری که هر روز تمرین می کند به تدریج بر توانایی واستقامت خود بیفزاید .
با آنکه افکار سبب افسردگی تخریب شده وبی اساس است قدرتمندی از حقیقت ایجاد می کند .
احساس وواقعیت لزوما یکی نیست با این احساس غیر طبیعی هم مثل احساسات ناشی از افکار درست وتعریف نشده طبیعی ودرست به نظر می رسد ودر نتیجه واقعی بودن آنها کمترین تردیدی به خود راه نمی دهد به همین علت که افسردگی را جادوی سیاه ذهن ناامیده اند .
روانشناس افسردگی – دیوید برنز – مترجم مهدی قراچی داغی ص 16و15
روانشناس افسردگی – دیوید برنز – مترجم مهدی قراچی داغی ص 21
یکی ازعلل احساس افسردگی این است که مرتب وبدور ازهرگونه واقع بینی خود را آماج حملات بیرحماه انتقاد قرار می دهید ومحکوم می شوید اغلب شعله های سرکش انتقاد وجودتان را در بر می گیرد علتش این است که راه برخورد با انتقاد را نمی شناسید وبا روشهای موثر مقابله با آن آشنا نیستید وحال آنکه احاطه به هنر ومهارت مبارزه کلامی وبرخورد آگاهانه با انتقاد کار ساده ای است.